سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی

بیست و چهارمین سالگرد ارتحال روح خدا و بنیانگذار انقلاب شکوهمند اسلامی بر تمام آزادیخواهان و مسلمین جهان تسلیت باد.

 

 

زمینه سازی قیام 15 خرداد 1342 

   به دنبال نخست‏وزیری اسدالله علم در تیر 1341 و سپس تلاشهای دولت و حکومت برای اجرای طرحهای موسوم به انقلاب سفید شاه و ملت علما و روحانیون با رهبریهای آیت‏الله خمینی مبارزه پیگیر و دامنه‏داری را با رژیم پهلوی آغاز کردند. به دنبال برگزاری رفراندوم و نیز جدیت حکومت برای اجرایی کردن اصلاحات موردنظر (از بهمن 1341) بحران میان علما و روحانیون با دولت اسدالله علم وارد مرحله جدی‏تری شد و بر اثر حمله نیروهای نظامی و امنیتی به مدرسه فیضیه در 2 فروردین 1342 رویارویی طرفین متخاصم شدت و حدت بیشتری گرفت و به رغم سختگیریهای نخست‏وزیر و شخص شاه مخالفان بیش از پیش بر ضد طرحهای اصلاحی (موسوم به انقلاب سفید) متشکل شدند و با آغاز ماه محرم (خرداد 1342) بر دامنه بحران افزوده شد.


بدین ترتیب برخلاف اعتقاد نخست‏وزیر روند مخالفت و مبارزه روحانیون و طرفداران آنها در ماه محرم شکل جدی‏تر و گسترده‏تری به خود گرفت و وعاظ و اهل منبر و... در تبعیت از نظریات رهبران روحانی در مراسم سوگواری امام حسین (ع) عملکرد دولت علم را سخت به باد انتقاد و اعتراض گرفتند. در این میان شهرهای قم و تهران کانون اصلی کشمکش و تعارض روحانیون و طرفدارانشان با دولت و رژیم پهلوی بود. بیشترین تدابیر امنیتی و نظامی هم در این دو شهر به مورد اجرا گذاشته شده بود. با این شرایط به نظر می‏رسید که جوّ سیاسی – اجتماعی کشور آبستن حوادث ناگواری است. چرا که همزمان با افزایش مخالفت روحانیون، دولت نیز برای برخورد خصمانه با آنان خود را به سرعت آماده می‏کرد. تا جایی که گذشته از تمهیدات و آمادگیهای نظامی سران رژیم بر حملات لفظی خود به روحانیون افزوده بودند. بالاخص شخص شاه و اسدالله علم نخست‏وزیر طی مصاحبه‏ها و سخنرانی‏هایشان روحانیون را به عنوان برهم زنندگان نظم مورد حمله و انتقاد قرار می‏دادند. چنانکه شاه در 6 خرداد ماه 1342 طی سخنرانی‏اش در کرمان با عباراتی تند و زننده روحانیون را مورد عتاب قرار داد و آنان را با دزدان و غارتگران مقایسه کرده و به حیوانات نجس و ... تشبیه کرد. حضرت آیت‏الله امام خمینی به عنوان رهبر و پیشرو روحانیون مخالف رژیم که احساس کرده بود با روند پیش آمده هیچ‏گونه راه مصالحه‏ای بین آنان و دولت وجود ندارد و برخورد طرفین را حتمی می‏دانست در 13 خرداد 1342 در پاسخ به سخنرانی زننده و توهین‏آمیز شاه او را مورد سرزنش قرار داد و خطاب به وی گفت :

 

          ... آقا من به شما نصیحت می‏کنم. ای آقای شاه، ای جناب شاه، من به تو نصیحت می  ‎کنم. دست بردار از این کارها، آقا اغفال دارند می‏کنند تو را، من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی همه شکر بکنند... آیا روحانیت اسلام، آیا روحانیون اسلام، اینها حیوان نجس هستند؟ در نظر ملت اینها حیوان نجس هستند که تو می‏گویی؟ اگر اینها حیوان نجس هستند پس چرا این ملت دست آنها را می‏بوسند، دست حیوان نجس را می‏بوسند...؟ آقا ما حیوان نجس هستیم...؟ خدا کند که مرادت این نباشد، خدا کند مرادت از اینکه مرتجعین سیاه مثل حیوان نجس هستند و ملت باید از آنها احتراز کند، مرادت علما نباشند والا تکلیف ما مشکل می‏شود و تکلیف تو مشکل می‏شود، نمی‏توانی زندگی کنی، ملت نمی‏گذارد زندگی کنی، نکن این کار را، نصیحت مرا بشنو... آقا نکن این‏طور، بشنو از من، بشنو از روحانیون. اینها صلاح ملت را می‏خواهند اینها صلاح مملکت را می‏خواهند. ما مرتجع هستیم؟ احکام اسلام ارتجاع است؟ آن هم ارتجاع سیاه است؟ تو انقلاب سیاه، انقلاب سفید درست کردی؟ شما انقلاب سفید به پا کردید؟ کدام انقلاب را کردی آقا؟ چرا مردم را اغفال می‏کنید؟ چرا نشر اکاذیب می‏کنید، چرا اغفال می‏کنی ملت را؟ والله اسراییل به درد تو نمی‏خورد. قرآن به درد تو می‏خورد.

 

بدین ترتیب در شرایطی که راه هرگونه مذاکره و یا گفت وگوی مسالمت‏آمیز بسته شده بود، اسدالله علم دستور داد مراسم مذهبی و سوگواری را در شهرهای قم و تهران مورد تهاجم قرار دهند. طی روزهای 13 و 14 خرداد 1342 تعداد زیادی از وعاظ و روحانیون را دستگیر کردند.


به دنبال دستگیری این افراد دامنه اعتراض و تظاهرات گسترش بیشتری یافت در تهران دانشجویان دانشگاه تهران به صف معارضان پیوسته و در مخالفت با دولت علم و رژیم پهلوی با روحانیون همصدا شدند. روز چهاردهم خرداد، که مصادف با 11 محرم 1383ق بود، در شهر تهران تظاهرات قابل توجهی برپا شد و شعارهایی به طرفداری از آیت‏الله خمینی و موضع وی در قبال دولت علم سر داده شد. اسدالله علم نخست‏وزیر احساس کرد که برای جلوگیری از گسترش تظاهرات تنها یک راه‏حل وجود دارد و آن هم دستگیری رهبر مخالفان است. بدین ترتیب به دستور نخست‏وزیر در شب 15 خرداد 1342 کماندوها و دیگر نیروهای انتظامی مناطق مختلف شهر قم را محاصره کرده و در صبحگاه همان روز حضرت آیت‏الله خمینی را دستگیر و به تهران بردند و در پادگان قصر زندانی ساختند.


خبر دستگیری امام خمینی در مدتی اندک در سراسر شهر قم پخش شد و به دنبال آن گروههای عظیمی از مردم به خیابانها ریخته و به دستگیری ایشان اعتراض کردند. بدین ترتیب قیام معروف 15 خرداد 1342 در شهر قم شکل گرفت. در تهران نیز بلافاصله پس از پخش خبر دستگیری حضرت آیت‏الله امام خمینی اقشار مختلف مردم به خیابانها هجوم آورده و شعارهایی له ایشان و بر ضد دولت سر دادند و برخی از مراکز دولتی نیز مورد تهاجم تظاهرکنندگان قرار گرفت. بدین ترتیب تهران نیز در قیام ضد رژیم با شهر قم همگام شد. در چنین شرایطی بود که علم تنها راه برخورد با بحران پیش آمده را در سرکوب قهرآمیز آن جست وجو کرد. شورش به حدی گسترده شده بود که احساس می‏شد هرگاه در اسرع وقت با آن مقابله نشود، می‏تواند خطر سقوط رژیم را هم به دنبال داشته باشد. علینقی عالیخانی درباره چگونگی برخورد اسدالله علم نخست‏وزیر با تظاهرکنندگان 15 خرداد 1342 می‏نویسد :

 

         علم در روزهای حساس قیام 15 خرداد فعالیت خستگی‏ناپذیری داشت و با مقامهای انتظامی پیوسته در تماس بود و خود از کلانتریهای مناطق حساس شهر سرکشی می‏کرد و به همه مسئولان هشدار می‏داد خود را برای رویارویی با آشوبی بزرگ آماده کنند. به این سان هنگامی که در بامداد روز 15 خرداد 1342 (5 ژوئن 1963) تظاهرات در اطراف بازار تهران آغاز شد علم آمادگی کامل داشت و به رئیس شهربانی وقت سپهبد نصیری تلفنی دستور تیراندازی داد و در برابر تردید نصیری یادآور شد که این دستور را به عنوان نخست‏وزیر می‏دهد و نامه مؤید این دستور را نیز بی‏درنگ برای او خواهد فرستاد. خود نیز پس از ساعتی به دفتر نصیری رفت و از نزدیک شاهد وضع روز بود این خونسردی و قاطعیت علم اثر بسیار مثبتی داشت و مسئولان انتظامی توانستند در چند ساعت به این غائله پایان دهند و تظاهرکنندگان را به شدت سرکوب کنند.

 

در واقع از همان آغاز لبه تیز حمله روحانیت به رهبری حضرت آیت‏اله خمینی بیش از هر کس دیگری متوجه اسدالله علم نخست‏وزیر بود و او را مسئول اصلی اقدامات رژیم پهلوی قلمداد می‏کردند. چنانکه حضرت آیت‏الله امام خمینی سالها پس از واقعه 15 خرداد در یادآوری خاطراتش از آن دوره اظهار داشتند:

 

         در زمان محمدرضا آن اوایل نهضت (1342) دست وپا می‏کردند که یک تفاهمی بشود. یک دفعه که آمدند پیش ما که می‏خواهیم که مثلاً ملاقاتی چیزی طرح شود. من به ایشان گفتم که علم هستش ما وارد مذاکره نمی‏شویم. شما اول علم را کنار بگذارید و بعد وارد مذاکره بشویم، ببینیم چه می‏گوییم.

منابع

 


      هنگامى که فاطمه زهرا  علیهاالسلام به دنیا آمد. فرشته وحى بر وجود مبارک رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله  و سلم نازل گشت و از جانب پروردگار مهربان بر وى پیام آورد که «اللَّه یقرؤک السلام  و یقرى مولودک السلام  .» خداوند تبارک و تعالى بر تو و فرزند نورسیده‏ات درود  مى‏فرستد  . رسول خدا صلى اللَّه علیه و  آله و سلم با شنیدن خبر تولد فاطمه علیهاالسلام در مقابل پروردگار سر به سجده‏ى شکرگذارد؛ و خداى عزوجل را بر عطاى این نعمت مبارک و میمون سپاس گفت.

 

آینه صفحه کتاب تو                      آسمان شیشه گلاب تو بود

اولین عکس در حجاب خدا          دور تا دور عرش قاب تو بود

صبح ها، ظهرها نگاه علی             چشم به راه آفتاب تو بود

روزها نیمه ی جنوب زمین            سنگ زیرین آسیاب تو بود

چادر خاکی زمین خورده             مرتضی هم ابوتراب تو بود

فاطمه ای فرشته خیرات                بر تو و خاندان تو صلوات

 

     رسول خدا فرمود: هنگامى که خداىتعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرشنظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسى را از خاک خلق کرده‏اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریده‏ام. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى‏بینم چه کسانىهستند؟خداى تعالى فرمود: این پنج تناز نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى‏آفریدم، نامهاى آنان را از اسامى خودمشتق کرده‏ام (و من خود آنان را نامگذارى کرده‏ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشتو دوزخ را مى‏آفریدم و نه عرش و کرسى را، نه آسمان و زمین را خلق مى‏کردم و نهفرشتگان و انس و جن را. منم محمود و این محمد است، منمعالى و این على است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منممحسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشرى اگر به مقدار ذره‏ى بسیار کوچکى کینهو دشمنى هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ مى‏افکنم... یا آدم،این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هرکس وابسته به حب و بغضى است کهنسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتى مى‏خواهى، به آنان توسل کن.

 

 

   حضرت محمد (ص) فرمودند: «ان اللَّه خلقنى و علیاً من نور قدرته قبل ان یخلق الخلق بالفى عام اذ لا تسبیح و لاتقدیس.» خداوند من و علىعلیه‏السلام را از نور عظمت و بزرگى خود خلق کرد: هزار سال قبل از آنکه سایر خلائق را بیافریند. زمانى که هیچ تسبیح و تقدیسى وجود نداشت.

«ففتق نورى، فخلق منه السموات و الارضین و انا و اللَّه اجل من السماوات و الارضین.» پس نور مرا شکافت و از نور من آسمانها و زمین را آفرید به خداى تبارک و تعالى قسم که من از آسمانها و زمین برترم. «وفتق نور على بن ابى‏طالب علیه‏السلام فخلق منه العرش و الکرسى و على بن ابى‏طالب علیه‏السلام و اللَّه افضل من العرش و الکرسى» و چون نور على علیه‏السلام را منتشر ساخت عرش و کرسى از نور او خلق گردید؛ به پروردگار قسم که على علیه‏السلام از عرش و کرسى افضل است.

«و فتق نور الحسن علیه‏السلام فخلق منه اللوح و القلم و الحسن علیه‏السلام و اللَّه افضل من اللوح و القلم». سپس نور حسن علیه‏السلام را باز کرد و لوح و قلم از نور حسن علیه‏السلام به وجود آمد و به خدا قسم که حسن علیه‏السلام از لوح و قلم نیز برتر است. «وفتق نور الحسین علیه‏السلام فخلق منه الجنان و الحور العین و الحسین علیه‏السلام و اللَّه افضل من الحور العین.» و چون هستى را از نور حسین علیه‏السلام معطر کرد، بهشت و حوریان زیباروى از نور او پدیدار گشتند؛ واللَّه حسین از حورالعین برتر است.

 

 


 

12 روز معلم بر پیام آوران علم و دانایی خجسته باد

 

دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.

 

 

 

 

    

      تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمدانسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.

 

شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد. 

معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است: اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5)

بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست. در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد: چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد

 

 

می توان در سایه آموختن                  گنج عشق جاودان اندوختن

اول از استاد، یاد آموختیم                  پس، سویدای سواد آموختیم

از پدر گر قالب تن یافتیم                    از معلم جان روشن یافتیم

ای معلم چون کنم توصیف تو            چون خدا مشکل توان تعریف تو

ای تو کشتی نجات روح ما                  ای به طوفان جهالت نوح ما

یک پدر بخشنده آب و گل است         یک پدر روشنگر جان و دل است

لیک اگر پرسی کدامین برترین             آنکه دین آموزد و علم یقین

استاد حسین شهریار

 


به مناسبت روز درختکاری

15 اسفندبیایید امسال متفاوت باشیم 

 
بدست خود درختی مینشونم         بپایش جوب آبی میکشونم
 
کمی تخم چمن برروی خاکش         برای یادگاری میفشونم


درختان همواره در زندگی بشر موثر بوده اند. قرنهاست که آدمی در سایه شاخسارشان از شدت گرما و تابش خورشید در امان مانده و از میوه های الوان و شیرینشان بهره مند گشته است. آوای پرندگان که در لابلای شاخسارشان مأوا گزیده اند روح و جانش را صفا بخشیده و قلب وی را مملو از خوشی و شادابی نموده است. در دل زمستان سرد نیز بار دیگر به مدد هیمه ای که از تنه درختان فراهم آورده و آتشی که از آن افروخته سرما و یخبندان را تاب آورده و با آنها دست و پنجه نرم کرده است. و بار دیگر این شکوفه های زیبای درختانند که به او نوید فرا رسیدن بهاری دل انگیز را می دهند.

به این ترتیب بهره مندی هایی که از درختان عاید بشر می گردد بیشمار است و اگر درختان را نعمات الهی بدانیم، سخنی به گزاف نگفته ایم. شاید به همین دلیل است که انسانهایی فرهیخته نظیر شعرا و بزرگان و اساتید در زمینه ادبیات و نیز پیشوایان و بزرگان دینی همواره آنرا مد نظر قرار داده و بدان توجه نموده اند.

چنانچه سعدی شاعر بزرگ ایرانی در این زمینه می گوید:

برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

 

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص)‌ و امام جعفر صادق (‌ع) در پاره ای از احادیث خود به اهمیت درخت و درختکاری اشاره نموده اند:

پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده اند:

مَن نَصَبَ شَجَرَةً و صَبَرَ عَلى‏ حِفظِها و الِقیامِ عَلَیها حَتّى‏ تُثمِرَ کانَ لَهُ فی کُلِّ شَى‏ءٍ یُصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقَةٌ عِندَ اللهِ؛(1)
هر کس درختى بکارد و در نگهدارى آن بکوشد تا میوه دهد، در برابر هرچه از آن میوه به دست آید، پاداشى نزد خدا خواهد داشت.

إن قامَتِ السَّاعَةُ و فِی یَدِ أحَدِکُم فَسیلَةٌ، فإنِ استَطاعَ أنْ لایَقومَ حَتّى‏ یَغرِسَها، فَلیَغرِسْها؛(2)
اگر قیامت فرا رسد و در دست یکى از شما نهالى باشد، چنانچه بتواند برنخیزد تا آن را بکارد، باید آن را بکارد.

ما مِن رَجُلٍ یَغرِسُ غَرساً إلاّ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الأجرِ قَدرَ ما یَخرُجُ مِن ثَمَرِ ذلِکَ الغَرسِ؛(3)
هر که نهالى بکارد، خداوند به مقدار میوه‏اى که از آن درخت به دست مى ‏آید، در نامه اعمال او پاداش مى ‏نویسد.

امام صادق ‏علیه السلام فرموده اند:

لاتَقطَعُوا الثِّمارَ فَیَبعَثَ اللَّهُ عَلَیکُم العَذابَ صَبًّا؛(4)
درختان میوه را قطع نکنید که خداوند بر شما عذاب فرو مى ‏ریزد.

اِزرَعُوا و اغرِسُوا وَاللَّهِ ما عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً اَجَلَّ و لاأطیَبَ مِنهُ؛؛(5)
کشت کنید و درخت بنشانید؛ به خدا قسم آدمیان کارى برتر و پاک‏تر از این نکرده ‏اند.

امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش مهم تری در زندگی بشر ایفا می کنند، از سویی مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب می شوند و منابع تامین کننده محصولاتی نظیر وسایل چوبی، مبلمان، لوازم التحریر (کاغذ، انواع مدادهای مختلف) ‌الوار و هزاران محصول دیگر محسوب می شوند و از سو ی دیگر به منزله ریه های یک شهر تلقی شده و نقش مهمی در تامین سلامت اعضای جامعه را ایفامی کنند. این مورد اخیر از مورد قبل مهم تر مینماید.

چرا که به دلیل فعالیت کارخانجات صنعتی و نیز ازدیاد وسایط نقلیه عمومی و فعالیت روزانه آنها در سطح شهرهای بزرگ از جمله تهران آلاینده ها و گازهای مهلک و خطرناکی نظیر دی اکسید کربن در هوای شهرها فزونی یافته و سلامت افراد را تهدید می کند. و افزایش هر چه بیشتر این مواد آلاینده کاهش میزان اکسیژن در هوا را سبب می شود و این وضع نامساعد گروههای آسیب پذیر نظیر بیماران ریوی و قلبی، سالخوردگان و کودکان را بیشتر تهدید می کند.

در چنین شرایطی مساله درخت و درختکاری راه حلی مناسب برای مبارزه با آلودگیهای مذکور به شمار می آید. ایجاد جنگلهای مصنوعی و فضای سبز در اطراف شهرهای بزرگ به تاسیس کار خانجات تولید اکسیژن می ماند.

در همین راستادر ایران اسلامی که ملهم از تعالیم ادبی و دینی می باشد که خود دستاورد فرهنگ غنی اسلامی ایرانی است، روزی را به درخت و درختکاری اختصاص یافته و آن را روز درختکاری نام نهاده اند. به این ترتیب همه ساله در روز 15 اسفند ماه که آخرین ماه فصل زمستان است در حالیکه همه ایرانیان خود را برای استقبال از روزهای پر طراوت بهاری آماده می کنند. نهالهای جوان به دست خاک مهربان صبور و مقدس ایران اسلامی سپرده می شود تا به درختانی نیرومند و سرسبز بدل گردند و به این ترتیب گامی در آبادی ایران اسلامی برداشته می شود و نیز امری خداپسندانه انجام می گیرد که وارستگانی چون پیامبر گرامی اسلام و حضرت امام جعفر صادق (ع) آن را واجب الاجرا دانسته اند.

پی نوشتها:
1. میزان الحکمه، ح 9143.
2 . کنزالعمّال، ح 9056.
3 . همان، ح 9057.
4 . الکافى، ج 5، ص 294.
5 . بحار الأنوار، ج 103، ص 68.

منبع: صدا و سیما ی  جمهوری اسلامی ایران


خیزید که هنگام نشاط سحر آمد   شب رفته و خورشید ز مشرق به در آمد

برپا شده صد ولوله در گلشن توحید

کز بام فلک مرغ صبا خوش خبر آمد

آمد پی ایجاد سحر ناجی خورشید

 بر جان خدایان دروغین تبر آمد         

 

میخائیل گورباچف

      رهبر شوروی سابق درباره حضرت امام خمینی(ره) می گوید: او فراتر از زمان می‌اندیشید و در بعد مکان نمی‌گنجید. او توانست اثر بزرگی در تاریخ جهان برجای بگذارد.

 

 

امام خمینی (ره) از نگاه اندیشمندان و رهبران سیاسی زمان خود

نلسون ماندلا :   امام خمینی (ره) فرزند مشهور اسلام بود. او در امر نشان دادن راه درست به نسل های حاضر و آینده مسلمانان سهم بسزایی داشته است. 

راشد القنوشی: شخصیت امام خمینی (ره) به مثابه رهبری عقیدتی ، سیاسی و انقلابی که رنج همه ی زحمت کشان را به دوش دارد ، جلوه می کند که در واقع تبلور آمال و آرزوهای همه ی ملت است و آنها را در مسیری روشن و درست هدایت می کند. 

احمد شیخ زهیر: امام خمینی (ره) در قلب ماست و همه او را عاشقانه دوست دارند.

دکتر رمضان عبدا...: امام خمینی (ره) الگوی والای بشریت برای رسیدن به عزت ، کرامت و سربلندی است و باید سیره ی امام راحل برای امت اسلامی بازگو شود تا این امت راه درست زندگی کردن را در پیش گیرد. امام (ره) برای امت اسلامی بازگو شود تا این امت راه درست زندگی کردن را در پیش گیرد. امام راحل (ره) برای انسانهای مصلح و برای نسلهای آینده چراغ هدایت ، توشه ی زندگی و ذخیره ی انسانیت است. 

شهید فتحی شقاقی: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به مردم فلسطین اعتماد به نفس داد. این انقلاب به ما فهماند که پیروزی ما در گرو پیروزی از امام خمینی (ره) است. انتفاضه یکی از ثمرات بیداری اسلامی است که امام خمینی (ره) در منطقه و بویژه در فلسطین به وجود آورد. 

سیدحسن نصرالله: دفاع از جمهوری اسلامی ایران یک مسئولیت شرعی است و رابطه میان جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان لبنان یک رابطه عقیدتی و ریشه دار است که از رهبری واحد اسلامی نشات گرفته است.

شهید شیخ راغب حرب: ملت مسلمان لبنان انقلاب اسلامی ایران را از انقلاب خود می داند، جریان انقلاب اسلامی منافع ابرقدرت های سلطه گر را به خطر انداخته است.


   مبعث پیام آور وحی، پیامبر نور و رحمت بر مسلمانان جهان مبارک باد

ستاره ای بدرخشید وماه مجلس شد          دل رمیده ما انیس و مونس شد

                      نگارمن که به مکتب نرفت وخط ننوشت                بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

                      ببوی او  دل  بیمار عاشقان  چو صبا                 فدای عارض نسرین وچشم نرگس شد

                                                                            

«بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است.وسزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است.

محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود او هر ساله سه ماه رجب وشعبان ورمضان را در غار حرا ( کوهى در شمال مکه ) به عبادت می گذرانید .

آن شب، شب بیست و هفتم رجب بود که محمد درغار حرا مشغول راز و نیاز با خالق محبوب بود، صدای خجسته و با صلابتی را شنید که او را امر به خواندن کرد  . بعد از سه مرتبه پیامبر نیز با او خواند ؛ بخوان، بخوان به نام پروردگارت که آفرید. همان که انسان را از خون بسته ‏اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، یاد داد.


 

"اللهم عجل لولیک الفرج
و العافیة و النصر واجعلنی من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه"

 

 

 

 

سالروز آغاز امامت امام زمان (عج)

 

نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر علیه السلام است، بلکه آغاز دوره ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می آید. در سال روز نهم ربیع الاول که یادمان آغاز امامت ولی عصر علیه السلام است، تصمیم گرفتیم در چند سطر کوتاه به رخ دادهایی که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا روی داد، اشاره کنیم.

روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام حسن عسکری علیه السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید. این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادت شان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند. خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند. به گفته مورخان، در روز شهادت امام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود.

عثمان بن سعید عمری، به نمایندگی از حجت بن الحسن علیه السلام متصدی غسل و کفن و دفن حضرت شد و بر اساس گفته شیخ صدوق، خود امام زمان علیه السلام با کنار زدن عمویش جعفر که قصد نمازگزاردن داشت، بر بدن پدر بزرگوارش نماز خواند.

حکومت عباسی از مدت ها پیش بر اساس سخن رسول الله صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام مبنی بر این که مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، امام یازدهم را زیر نظر داشت و مراقب بود تا فرزندی از ایشان نماند، ولی امام یازدهم با پنهان نگه داشتن خبر ولادت فرزندش این نقشه را باطل کرده بود. پس از شهادت امام کم کم خبر فرزندی به نام مهدی علیه السلام پخش شد و تلاش چند باره خلیفه عباسی برای یافتن امام مهدی علیه السلام به نتیجه نرسید.

عثمان بن سعید، نائب اول امام بود و با آغاز غیبت ولی عصر علیه السلام توقیعات حضرت را به شیعیان می رساند. از همین زمان بود که شیعیان برای نخستین بار طعم غیبت را چشیدند. آغاز غیبت صغرا مصادف با آغاز امامت حضرت مهدی علیه السلام بود تا مردم آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناک غیبت آشنا شده، بتوانند تا آن زمان که به اشتباه خود پی می‌برند و به وظایف خود در برابر امامان آگاه می‌شوند، همچنان دیندار بمانند. در دوران غیبت صغرا چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام علیه السلام و شیعیان را به عهده داشته و چنان‌که خواهیم دید، همه آنها معروف و سرشناس بوده‌اند. آنان احکام دین را از وجود اقدس امام زمان علیه السلام گرفته و در اختیار شیعیان می‌گذاشتند. سؤالات [کتبی و شفاهی] ایشان را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شیعیان می‌رسانیدند و همچنین، وجوه شرعی شیعیان را با وکالتی، که از امام داشتند، می‌گرفتند [و به حضرت تحویل می‌دادند یا با اجازة ایشان مصرف می‌کردند] آنان جمعی بودند که امام حسن عسکری علیه السلام در زمان حیات خود عدالتشان را تأیید فرمود و همه را به عنوان امین امام زمان علیه السلام معرفی کرد و بعد از خود، ناظر املاک و متصدی کارهای خویش گردانید، و آنها را با نام و نسب به مردم معرفی نمود.

 


ربیع الاول سومین ماه قمری و از ماههای فرخنده برای شیعیان است، حادثه مهم و تاریخی لیلة المبیت، هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم و امام جعفر صادق (ع) از جمله وقایع فرخنده این ماه مبارک هستند.

 

 

اعمال مشترک اول هر ماه

1ـ دعا

در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.

بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى 43 «صحیفه سجادیه» است.

2ـ قرآن

خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».

3ـ روزه

از امورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسى در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.

4ـ نماز

شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.

روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد، هر کس چنین کند سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.

 



قرآن کریم در مورد 2012 و پایان دنیا چه می‌گوید؟

قرآن کریم در مورد 2012 و پایان دنیا چه می‌گوید؟

«وَ یَقُولُونَ مَتَى هَـذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ، قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ، فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ »( سوره ملک ،آیه 25-27) ؛ «و می گویند:اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟» بگو! «علم [آن] فقط پیش خداست و من صرفا هشدار دهنده ای آشکارم.» و آن گاه که آن[لحظه موعود] را نزدیک بینید، چهره های کسانی که کافر شده اند در هم رود، و گفته شود؛ «این است، همان چیزی که آن را فرا می خواندید!»

« یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیبًا »( سوره احزاب ، آیه 63) ؛ «مردم از تو درباره رستاخیز می پرسند، بگو «علم آن فقط نزد خداست» و چه می دانی؟ شاید رستاخیز نزدیک باشد».

خداوند بلند مرتبه به پیامبر عظیم الشأنش که علم نبوی دارد دستور می دهد به مردم بگو من زمان وقوع قیامت را نمی دانم و علم آن نزد خداست و بس که در چنین روزهایی هر کسی به خود جرأت ندهد که وقتی برای قیامت تعیین کند ، چرا که حکمت خداوند متعال ایجاب می کند که زمان قیامت پنهان باشد تا هر کس ظرقیت وجودی خود را نشان دهد اگر بنا بر دانستن زمان قیامت و مشخص بودن آن بود خداوند متعال خود به آن اشاره می کرد .

«قُل لَّا یَعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ بَلِ ادَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمِونَ ».( سوره نمل آیاتت65و 66)
قیامت

«بگو: «هر که در آسمان ها و زمین است، جز خدا غیب را نمی شناسند و نمی دانند کی برانگیخته خواهند شد؟» [نه] بلکه علم آنان درباره آخرت نارساست؛ [نه] بلکه ایشان درباره آن، تردید دارند ، [نه] بلکه آنان در مورد آن کور دل اند.»

گفتیم که خداوند متعال وقت قیامت را بنا بر مصالحی بیان نداشه است و تأکید دارد که علم به آن هم نزد خداست و بس . در مورد علائم قیامت و ظهور روایات بسیاری به ما رسیده است اما در تعیین وقت آن نه و اگر هم چنین روایتی وارد شده باشد عیب آن از همین جا که معارض با نص صریح قرآن است مشخص می شود .

علاوه بر آن امامان عظیم الشأن ما از توقیت و تعیین وقت برای ظهور و به تبع آن قیامت به شدت بر حذر داشته اند.

 نگاهی به مجموعه آیات قرآن در می یابیم که قرآن زوال و نیستی جهان کنونی را مترادف با نیستی محض آن نمی داند بلکه آن را در بخشی از یک فرآیند قرارداده که به مفهومی پایانی برای آن متصور نیست. به این معنا که نیستی و زوال دنیا و جهان مادی کنونی برای تبدیل شدن به جهانی نو با شکل و شمایل و ماهیتی دیگر می باشد. تبدیل جهان مادی به جهانی دیگر نیازمند فروپاشی این دنیای مادی است که قرآن از آن به «یوم تبدل الارض غیرالارض والسموت» تعبیر می کند. آن چه از آیات قرآن - و حتی بعضی از سوره های اختصاصی که به مسأله پرداخته است- برمی آید، جهان هنگام تبدل از صورتی به صورت دیگر و ایجاد «طرحی نو» دچار حوادث و رخدادهایی می گردد که در قرآن از آن به «اشراط الساعه » تعبیر شده است.

پایان دنیا  2012

 

آیا 21 دسامبر 2012 مطابق با جمعه اول دی 1391 شمسی...پایان دنیاست؟

مطمئنا دوستان عزیز با چنین پیش بینی آشنا هستند . مخصوصا اینکه به نظر می رسد این پیش بینی امروز باعث جنگ های رسانه ای زیادی نیز شده است ! که بیشتر هدفی تبلیغاتی داشته و عموم مردم را مورد حمله قرار داده اند .

تعریف این شایعه ..

این پیش بینی بر اساس تقویم قوم مایاها در امریکای مرکزی شکل گرفته است که این تقویم 5126 ساله به پایان می رسد و پس این پایان اتفاقات بدی در جهان رخ می دهد اما پس از پایان این تقویم دوباره تقویم بعدی روی کار می آید بنابراین کسانی که بر اساس این تقویم پایان جهان را پیش بینی  کرده اند هدف های دیگری داشته و ربط خاصی به این تقویم ندارد .

در اول دی 1391 چه اتفاقی می افتد ؟

بر اساس این شایعه در بامداد اول دی ماه زمین هم راستا با مرکز کهکشان راه شیری می شود که هر 2000 سال این اتفاق نجومی رخ می دهد اما چیزی که از نظر منجمان غیر واقعی است این است که این هم راستایی باعث می شود که زمین تحت کشش سیاه چاله ی مرکز آن قرار می گیرد و حیات محو می گردد همچنین تاثیر آن بر روی خورشید این است که سطح آن پر از انفجار می شود و ذرات پلاسمایی در فضا پخش می شود و این ذرات با زمین برخورد کرده و کل سیستم های مخابراتی و ماهواره ای را از کار می اندازند ، از آن گذشته به دلیل اینکه این ذرات پلاسمایی بسیار شدید و زیاد هستند نیروی مغناطیسی زمین را تغییر داده و قطب شمال و جنوب عوض شده و در دو سوی مدار استوا قرار می گیرند و به دلیل این تغییر سونامی جهان را درگیر می کند و بسیاری نابود می شوند . این تغییر مغناطیسی باعث می شود که جهت گردش زمین عوض شده و به جای اینکه خورشید از شرق طلوع کند از غرب این کار را می کند و چون هوای سطح زمین با این تغییر جهت مخالفت می کند همه چیز گرم شده و ذوب می گردد .

مسئله ی بعدی سیاره ی ایکس یا نیبرو است که قرار است به زمین برخورد کند و همین یک چیز کافی است که همه ی مردمان از بین بروند !! جالب است که مسئولان ناسا این را رد می کنند !! اما در سایت های بسیاری می توان عکس این سیاره را دید !! از این حرف ها که بگذریم ساخت فیلم هایی است که احتمالا شمار آن تا سال 2012 بیشتر خواهد شد .. نمونه ی آن فیلم 2012 است که به کارگردانی رونالد کمبریج ساخته شده که به این شایعات دامن زده است و تنها دلیل ساخت آن درآمد تضمینی آن است .

در هر صورت چنین شایعه ای احتمالا به خاطر فراگیر بودنش تاثیر زیادی بر روی مردم کره ی زمین خواهد گذاشت و عده ی زیادی را دچار ترس خواهد کرد .. در هر حال انتخاب با شماست !!!!.