سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی

 

    شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجری دومین امام شیعیان حضرت ابو محمد حسن بن على بن ابى طالب (ع) در شهر مدینه به دنیا آمد

امام حسن علیه السلام از منظر رسول الله صلی الله علیه و آله

      حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام را بین مسلمانان تبلیغ می‏کرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه‏ی حقیقی که به وی داشت همه‏جا سخن می‏گفت. «هر کس می‏خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن علیه السلام نگاه کند».

«حسن گل خوشبویی است که من از دنیا برگرفته‏ام‏».

انس بن مالک نقل می‏کند که: رسول الله صلی الله علیه و آله درباره‏ی امام حسن علیه السلام به من فرمود:

ای انس! حسن فرزند و میوه‏ی دل من است، اگر کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را اذیت کرده است.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

      اى فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهى عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشى. راضى باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنى و بى نیاز باشى. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکى و احسان نما تا مسلمان محسوب شوى. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد کن که انتظار دارى دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.


پیامبر اکرم (ص)  

     در میان صدقه هایی که مردم می دهند، هیچ صدقه ای ارزنده تر از یاد دادن علم و دانش نیست.

 

پیامبر اکرم(ص)   

     در برابر کسی که به او دانش می آموزید و یا از او دانش فرا می گیرید نرمی کنید.

 

امام خمینی (ره)    

  نقش معلم در جامعه، نقش انبیاء ست.

 معلم امانت داری است که امانت او غیر از همه امانت هاست، انسان امانت اوست.

معلم عزیز تورا به چه مانند کنم  

     دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای ، و همچون ابر،باران پرشکوه معرفت برچمن های دشت آموختگی فرو می ریزی وکلام روح بخش و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و آهنگ زندگی را به شور در می آورد.روانی به لطافت گلبرگهای ارغوان داری که از احساس و شور و شعف لبریز است دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از نور ایمان و انسانیت شعله ور است .سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه بلبلان ، صفای بستان ، ابی دریا ها ، همه و همه را می توان در تو خلاصه کرد.معنای کلام امید بخش تو همچون نسیم صبحگاهی نشاط بخش روح خسته ماست.تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی.چگونه سپاس گویم مهربانی و لطف تو را که سرشار از عشق و یقین است.چگونه سپاس گجویم تاثیر علم آموزی تورا که چراغ روشن هدایت را بر کلبه محقر وجودم فروزان ساخته است.آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است و نه کلام وصف . تنها پروانه جانم برگرد وجودت ، عاشقانه چنین می سراید: 

معلم کیمیای جسم و جان است               معلم رهنمای گمرهان است

شده حک برفراز قله ی عشق                     معلم وارث پیغمبران است 

امام علی (ع)     کسی که در مقام هدایت و آموزش قرار می گیرد باید پیش از آموختن به دیگران،‌خود را پالایش روحی کند و ادب رفتاری اش بیش از ادب گفتاری اش باشد.

امام سجاد(ع)     اگر معلم وظیفه معلمی را بداند و به آن عمل کند، خداوند نعمت دانش را بر او بیشتر خواهد کرد.

امام صادق (ع)    در برابر کسی که از او علم می آموزید فروتنی کنید.

 


 

29 فروردین،

 

روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و بزرگداشت حماسه آفرینی‌های دلاور مردان نیروی زمینی ارتش  گرامی باد.

  

   مطابق اصل 143 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران :

 

 «ارتش جمهوری اسلامی ایران، پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را بر عهده دارد».

 

«ارتش جمهوری اسلامی ایران، باید ارتشی مکتبی و مردمی باشد و از افراد شایسته استفاده کند

 

تا به اهداف انقلاب اسلامی مؤمن و در راه تحقق آن فداکاری کنند»


 یا فاطمه، یا سیدتنا و مولاتنا!   ادرکنا!

حضرت فاطمه

   امروز از سیمای یاس ها و نسترن های بهاری، نکهت غم می خیزد. امروز شقایق های دشت بی قراری، سیاهپوش زهرای آل یاسینند و از سمت آبی دلدادگی، سحاب حزن و توفان حسرت به آسمان احساس سرخ شیعه رسیده و بارش اشک و تراوش زمزم عشق و ریزش آبشار حرمان و رویش غنچه های درد و داغ، منظر بهار غمند و عندلیب عاطفه را به نغمه ی فرقت فرامی خوانند.  

 

 

  

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت 
 
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این بود
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
ای کاش قلبم به قبرش راه داشت
ای کاش زهرا هم زیارتگاه داشت

تحفه الهی

        پیامبرسخت مشغول عبادت و بندگی بود. روزها روزه می گرفت و شب ها را به مناجات می گذراند. از عبادت و خلوت سیر نمی شد. چهل روزی می شد که به خانه خدیجه نرفته بود و در خانه فاطمه بنت اسد مادر علی اعتکاف کرده بود. به خدیجه گفته بود به فرمان خداوند از او کناره گیری کرده. این چهل روز بر خدیجه و محمد چهل سال می نمود تا این که پیک خداوندگار از عرش اعلی پا به عالم خاک نهاد و نزد محمد آمد. محمد دگر جبرئیل را به خوبی می شناخت. جبرئیل گفت: حضرت حق سلام می رسانند و می فرمایند: «ای محمد خود را برای تحفه ما آماده کن.» وقتی رسول خدا پرسید: «چه تحفه ای؟» جبرئیل هم نمی دانست.

 

    یا فاطمه (س) شمانخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان. ای ام ابیها! ای مهربان ترین مادر،.تو که غبار غم از سیمای زیبای علی می زدودی و بر زخم های فزون از ستاره ی پیکرش که نشان از رزم با باطل داشت، مرهم می نهادی. فتوحات مولا، رهین مهربانی توست. همه ی قصرهای جنت و تمام گهرها و آذین های باغ بهشت، ذره ای از غبار خشت خانه ات هستند و هستی، جلوه ی یک سجود سالکانه ی تو. اگر نبودی، افلاک و آفریدگان به وادی حیات نمی رسیدند. ما «اسیر» عنایت تو هستیم و «مسکین» و محتاج شفاعتت. اینک «یتیم» هجران توییم و سیه پوش نیلوفر ساقه شکسته ی شهود؛ مادر، چه غریبانه از دیار عاطفه ها هجرت کرد و در مشایعتش مرغ دل تا فراسوی آسمان کوچید. معتصمین شیطان، تلخی شوکران فراق را در کام یاران سپیده ریختند. واحسرتا! مهتاب نیلی شفاعت به محاق نشست و طوبای رعنای ولایت و آذین صحیفه ی شهادت، پای به معراج نهاد و سایه ی همای عنایتش را از ماسوا برچید

بخشى از خطبه حضرت فاطمه زهرا (س) 

حضـرت زهـرا(س) در آن سخنزانـى معروفـش در مسجـد فـرمـود: 

         خـداونـد ایمـان را بـراى تطهیـر شمـا از شـرک قـرار داد، و نماز را براى پاک شدن شما از تکبر، و زکـات را بـراى پـاک کـردن جـان و افزونـى رزقتان، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى قوت بخشیدن دین ، و عدل را براى پیراستن دلها، و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملت، و امـامت مـا را بـراى در امـان مـانـدن از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى کمک در استحقاق مزد، و امـر به معروف را بـراى مصلحت و منـافع همگـانـى ، و نیکـى کـردن به پـدر و مـادر را سپـر نگهدارى از خشـم ، و صله ارحام را وسیله ازدیاد نفرات، و قصاص را وسیله حفظ خون ها، و وفـاى به نذر را بـراى در معرض مغفـرت قـرار گـرفتـن ، و به انـدازه دادن تـرازو و پیمـانه را بـراى تغییـر خـوى کـم فـروشـى، و نهى از شـرابخـوارى را بـراى پـاکیزگـى از پلیـدى ، و دورى از تهمت را بـراى محفـوظ مـاندن از لعنت، و تـرک سـرقت را بـراى الزام به پـاکـدامنى ، و شـرک را حـرام کـرد بـراى اخلاص به پـروردگـارى او ، بنابـرایـن ، از خـدا آن گـونه که شایسته است بتـرسید و نمیرید، مگر آن که مسلمان باشید، و خـدارا در آنچه به آن امر کرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت کنید، زیرا که "از بندگانـش ، فقط آگاهان، از خـدا مـى ترسند."( سـوره فاطر آیه28 ) (احتجاج طبرسى ، ص 99، چاپ سعید.)

پیامبر اکرم صل الله علیه و اله و سلم :  

    فاطمه سلام الله علیها حوریه اى است در چهره ى انسان ، هرگاه من در خود شور و شوق بهشت احساس مى کنم او را بوسه باران مى سازم. (تاریخ الخطیب بغدادى، ج 5، ص 86)

                حضرت فاطمه علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش چند ماهی بیشتر زندگی نکرد در همان مدت کوتاه بقدری گریه کرد که او را یکی از بکائین زیاد گریه کنندگان شمردند هیچگاه خندان دیده نشد گریه های زهرا علل و عوامل متعددی داشت مهمترین چیزی که روح حساس و غیور بانوی بزرگ اسلام متعددی داشت مهمترین چیزی که روح حساس و غیور بانوی بزرگ اسلام را ناراحت می ساخت این بود که می دید ملت جوان اسلام از مسیر حقیقی و طریق مستقیم دیانت منحرف شده در راهی افتاده که پراکندگی و بد بختی از نتایج حتمی آنست . حضرت زهرا چون پیشرفت های سریع اسلام را دیده بود انتظار داشت که به همان منوال پیشرفت کند و در مدت کوتاهی کفر و بت پرستی را از بین ببرد و دستگاه ظلم و بیداد گری را برچیند . ولی با پیش آمد غیر مترقب غصب خلافت کاخ امیدش یک مرتبه درهم فروریخت . روزی ام سلمه بر فاطمه علیها السلام وارد شد عرض کرد : ای دختر رسول خدا شب را چگونه صبح کردی ؟ فرمود با غم و اندوه گذراندم پدرم را از دست داده ام خلافت شوهرم غصب شده و بر خلافت دستور خدا و رسول امامت را از او گرفتند زیرا از علی علیه السلام کینه داشتند چون پدرانشان را درجنگ بدرو احد کشته بود . 

    

    شیعیان چندین نام برای حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها برده‌اند: «فاطمه»، «صدیقه»، «مبارکه»، «طاهره»، «زکیه»، «راضیه»، «مرضیه»، «محدثه» و «زهراء». نام‌های دیگری چون: سیدةالنساء، بتول، حَصان، حرّة، عَذرا، هانیه، حوراء، مریم کبری، صدّیقه کبری، نوریه، سماویه. ایشان سلام الله علیها وچندین کنیه از جمله: امّ الحسن، امّ الحسین، امّ المحسن، امّ الائمه و امّ ابیها.

پیامبر اکرم صل الله علیه و اله و سلم :

     آفریدگار هستى نور فاطمه را بسان مشعلى فروزان آفرید و آن را بر کنگره هاى عرش آویخت و آنگاه بود که آسمانها و زمین هاى هفتگانه به نور فاطمه نورباران گردید و به همین جهت او «زهراء» نامیده شد. (بحارالانوار، ج 43 ، ص 17)

دکتر شریعتی:

خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.                     خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست.        خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.

نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.          «فاطمه، فاطمه است

 

حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها:

کسی‌ که‌ عبادتهای‌ خالصانه‌ خود را به‌ سوی‌ خدا فرستد ، پروردگار بزرگ‌ بهترین‌ مصلحت‌ او را به‌ سویش‌ فرو خواهد فرستاد . (بحار الانوار ، ج‌ 70 ، ص‌ 249)

    از انس بن مالک نیز روایت شده روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با ما نماز صبح به جا آورد و پس از فراغت از نماز روی مبارکش را به سوی ما گردانید و فرمود: ای جماعت مسلمانان هرکس که آفتاب را از دست بدهد پس باید به ماه تمسک جوید و در فقدان ماه دست به دامان زهره شود و اگر زهره را نیابد به دو ستاره فرقدان پناه آورد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوال شد که یا رسول الله مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستاره نورافشان) چیست؟ فرمود: من آفتابم، علی ماه، فاطمه زهره، و دو ستاره، حسنین هستند؛ آنان با کتاب خدا دو دستاویز بشرند و هماره به هم پیوسته اند و هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.

پی نوشت:

1) ریاحین الشریعه، ج 2، ص 119.

2) فاطمه الزهرا، علامه امینی، با مقدمه، پاورقی و تعلیقات، محمد امینی نجفی، ص 168. (به نقل از ابواسحاق ثعلبی در عرائش).


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی(ع)

الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری...

 

 

خراسان می  ‎دهد بوی مدینه

خراسان کوه غم دارد به سینه

خراسان را سراسر غم گرفته

در و دیوار آن ماتم گرفته.....

شهادت امام رضا(ع) تسلیت باد


         سلام بر تو ای فرستاده خوبی ها، ای مهربانترین فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با معنای واقعی اش آشنا کنی. تو، آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی. از مشرق دلها برآمدی و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست. 

 

      

     پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: یا علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود.

 

 

    وصیت نامه امام مجتبی (ع) را که خطاب به برادر خود امام حسین (ع) است .

با گوش دل آخرین توصیه های امام خود را شنوا و سپس عامل باشیم.

   معبودی جز خدای یکتا نیست که شریک ندارد، او پرستش می کند او را بدان جهت که شایسته پرستش است، شریکی در سلطنت ندارد و سرپرستی از خواری برای او نیست، و براستی که هر چیزی را او آفریده و بخوبی و به طور کامل اندازه گیری آن را مقدر فرموده، و شایسته ترین معبود، و سزاوارترین کسی است که او را ستایش کنند، هر که فرمانبرداری او کند راه رشد را یافته، و هر کس که نافرمانیش کند به گمراهی و سرگشتگی افتاده و هر کس به سوی او بازگردد راهنمایی گشته است.

من تو را سفارش می کنم ای حسین به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذری، و از نیکوکارشان بپذیری، و برای آنها جانشینی و پدری مهربان باشی، و دیگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کنی که من به او و خانه او شایسته تر از دیگران هستم...

و اگر از این کار مانع شدند و جلوگیری کردند، من تو را به حق قرابت و نزدیکی که خدا برای تو قرار داده و قرابتی که با رسول خدا داری سوگندت می دهم که اجازه ندهی در این راه به خاطر من به اندازه خونی که از حجامت گرفته می شود خون ریخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را دیدار کنیم و شکایت خود به نزد او بریم، و آنچه از این مردم پس از وی بر سر ما رفته به او گزارش کنیم...