عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل، عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدن از اسارت نفس، عید لبیک به دعوت حق بر همه مسلمانان مبارک.
¤«اَللهُم اِنى اَرْغَبُ إِلَیْک وَاَشْهَدُ بِالربُـوبِیةِ لَک مُقِراً بِـاَنک رَبى وَ اِلَیْک مَرَدى» آن کس که اشتیاق به دیدار تو در نهادش نیست از هستی خود بهره ای نخواهد برد و آن کس که میل کشش به بارگاه تو ندارد هیچ حقیقتی نتواند او را جذب کند. جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد (حافظ) برای تمام بیماران هم در این روز عزیز دعا کنیم عرفه، روز نیایش است؛ روزی که قطرات اشک، چون کودکان مادر از دست داده، دامن عرش را محکم میگیرند و بنیاد هستی را به لرزه درمیآورند.
روز عرفه، روز «خدایا خدایا!» است؛ روزی که کبوتران دعا از گنبد آبی «ربنا» پرواز میکنند و فوج فوج به ایوان کبریا فرود میآیند و تا برگ استجابت را از دستان سخاوتمند «یا غفار» نگرفتهاند، بازنمیگردند. باز هم عرفه ای دیگر آمد و من همچنان دلتنگ و غریب در کوچه پس کوچه های دلم سرگردانم و جدال چند ساله ای ذهنم را می آزارد که امسال هم اجازه ندادند در عرفات باشم اما دلخوشم به اینکه حق تعالی استجابت دعا در این روز را ضمانت کرده است. عرفه روز دعاست. خدا خود به دعا امر فرمود و به اجابت، ضمانت. چه دعایی باید کرد؟ چه باید گفت؟ چه باید خواست؟ نمی دانم! واقعا نمی دانم!