گسل ها
گسل ها شکستگی هایی در پوسته زمین هستند که در طول آن ها تغییر شکل های قابل توجهی ایجاد شده است. گاهی اوقات گسل های کوچک در ترانشه های جاده، جائی که لایه های رسوبی چند متر جابجا شده اند، قابل تشخیص هستند. گسل هایی در این مقیاس و اندازه معمولا بصورت تک گسیختگی جدا اتفاق می افتد. در مقابل گسل های بزرگ، شامل چندین صفحه گسل درگیر می باشند. این منطقه های گسله، می توانند چندین کیلومتر پهنا داشته باشند و معمولا از روی عکس های هوایی راحتتر قابل تشخیص هستند تا سطح زمین.
در واقع حضور گسل در یک منطقه نشان می دهد که در یک زمان گذشته، در طول آن جابجایی رخ داده است. این جابجاییها می توانسته یا بصورت جابجائی آرام باشد که هیچ گونه لرزشی در زمین ایجاد نمی کند و یا اینکه بصورت ناگهانی اتفاق بیفتد که جابجایی های ناگهانی در طول گسل ها عامل ایجاد اغلب زلزله ها می باشد. بیشتر گسل ها غیر فعال هستند، و باقیماندهای از تغییر شکل های گذشته می باشند. در امتداد گسل های فعال، حین جابجائی فرسایشی دو قطعه پوسته ای در کنار هم، سنگ ها شکسته و فشرده می شوند. در سطح صفحات گسلی، سنگ ها بشدت صیقلی و شیاردار می شوند. این سطوح صیقلی و شیاردار به زمین شناسان در شناخت جهت آخرین جابجایی ایجادشده در طول گسل کمک می کند. که زمین شناسان بر اساس جهت حرکت گسل ها، آن ها را به انواع مختلفی تقسیم بندی می کنند .
( سرزمین ایران توسط گسلهای اصلی و فرعی با روندهای مختلف پوشیده شدهاند. تعدادی از گسلهای اصلی که در زمین شناسی و منطقه ساختاری ایران ، حوضههای رسوبی ، تشکیل کانسارهای رگهای و مناطق زلزله خیز ایران نقش دارند ذیلا به معرفی آنها پرداخت می شود.)
گسلهای با روند تقریبی شرقی - غربی
گسل البرز (A)
از شرق گرگان تا لاهیجان بین واحد گرگان تا رشت و البرز قرار دارد و روند آن از روند البرز مرکزی تبعیت میکند. این گسل از سیلورین یا قبل از آن فعالیت داشته و شمال آن فاقد سنگهای ائوسن است، ولی رخسارههای دریایی میوسن شمال آن با البرز تفاوت دارد.
گسل آبیک - فیروزکوه (AF)
از آبیک قزوین تا فیروزکوه در بخش جنوبی البرز کشیده شده است و قسمتی از آن به نام راندگی مشا - فشم خوانده میشود. گسل آبیک - فیروزکوه حداقل از دوره لیاس فعالیت داشته است. چون رسوبات سازنده شمشک (لیاس) فعالیتهای آتشفشانی مزوزوئیک در شمال آن بیشتر است.
گسل سمنان (S)
در شمال سمنان قرار دارد و جدا کننده کوههای البرز از ایران مرکزی است. این گسل در فاصله 15 تا 25 کیلومتری گسل عطاری قرار دارد که احتمالا هر دو در دشت آهوان - قوشه به یکدیگر میپیوندند. گسل سمنان از شرق تا دامغان و از غرب تا دشتهای ده نمک - گرمسار امتداد دارد. این گسل چپ گرد است و شیب آن به طرف جنوب ناپیوستگیهایی در سنگهای ایوسن شمال سمنان بوجود آورده است.
گسلهای البرز غربی و آذربایجان
گسل تبریز (T)
این گسل از شمال تبریز پس از گذشتن از خوی و ماکو به سمت کوههای آستارا در ترکیه ادامه مییابد. با توجه به اینکه در طول گسل تغییر روند مشاهده میشود، احتمالا این گسل میتواند از به هم پیوستن چند گسل حاصل شده باشد، ولی به هر حال روند کلی آن شمال غربی - جنوب شرقی است و احتمالی در امتداد گسل قم - زفره است. این گسل از جنوب شرقی به کوههای زنجان - سلطانیه میرسد و راستگرد است. گسل تبریز در فاصله بین خوی تا ماکو مرز سنگهای آفره رنگین آذربایجان غربی را مشخص میکند.
گسل آستارا (A)
این گسل با روند شمالی - جنوبی در شرق آذربایجان و بخش غربی دریاچه خزر از شمال ایران تا قفقاز کسیده شده است. گسل آستارا در فرورفتگی دریاچه خزر نسبت به سرزمین آذربایجان شرقی نقش داشته است.
گسل ارومیه (R)
از ماکو به طرف جنوب ، از غرب دریاچه ارومیه میگذرد و در زرینه رود ختم میشود. این گسل ادامه گسل تبریز به شمار میآید و احتمالا فرورفتگی دریاچه ارومیه نتیجه عملکرد آن است. به دلیل عدم وجود سنگهای تریاس و ژوراسیک و در مقابل گسترش زیاد سپر قدیمی سنگهای پرکامبرین تا پرمین در مغرب آن میتواند حاکی از وجود کوهزایی کاتانگایی باشد. ضمنا فعالیت این گسل در فاز سیمرین پیشین نیز مشاهده میشود.
گسلهای ایران مرکزی
گسل ترود (Tr)
این گسل از جمله گسلهای شمال کویر نمک ایران مرکزی بشمار میآید که با روند شمال شرقی - جنوب غربی در شمال گسل درونه (گسل بزرگ کویر) قرار دارد. فعالیت آن با توجه به روند کوهزایی کالدونین احتمالا میتواند مربوط به آن باشد، ولی جنبش چپگرد آن در سیمرین پیشین محرز است.
گسل میامی (My)
این گسل در شمال کویر بزرگ نمک از شاهرود گذشته و احتمالا از شرق به گسل درونه و از غرب به گسل عطاری میرسد. مرز شمالی سنگهای آمیزه رنگی در ناحیه عباسآباد - میامی بوده و دو واحد ایران مرکزی و بینالود را از هم جدا میکند.
گسل درونه (گسل بزرگ کویر) (D)
این گسل از شمال نایین به طرف شرق تا مرز افغانستان به طول 700 کیلومتر امتداد دارد و کویر بزرگ ایران مرکزی را در بخش شمالی محدود میکند. آخرین جنبش آن راستگرد بوده است و مرز جنوبی ناحیه کاشمر - درونه را مشخص میکند که آمیزههای رنگین گسترش دارند. روند گسل درونه از شمال نائین به طرف شرق قدری به شمال متمایل و سپس به حالت قوسی درآمده است و سرانجام به طرف شرق-جنوب شرقی تا مرز افعانستان کشیده میشود. نام آن از بخش درونه واقع در جنوب کاشمر گرفته شدهاست.
گسل قم - زفره (QZ)
این گسل از نواحی قم تا زفره (شمال شرق اصفهان) ادامه دارد و از نوع گسل های راستگرد است که در خروج و بوجود آمدن سنگهای آذرین دوره ایوسن نقش اساسی داشته است. گسل قم-زفره همانطور که ذکر شد احتمالا دنباله گسل تبریز است.
گسل دهشیر - بافت (Db) (گسل نایین- بافت)
با روند شمال غربی- جنوب شرقی از نایین و دهشیر یزد تا بافت کرمان کشیده شده است. حد غربی و جنوب غربی آن فرورفتگیهای گاوخونی ، ابرکوه و سیرجان را مشخص میکند. در طول این گسل ، بیرون زدگیهای آمیزه رنگی بویژه در نواحی نایین مشاهده میشود.
گسل پشت بادام (P)
این گسل بصورت قوسی از نواحی پشت بادام میگذرد و به سمت جنوب شرق متمایل میشود. فعالیت گسل پشتبادام به فاز کاتانگایی مربوط است و در مزوزوئیک با فعالیت مجدد در ایجاد ساختارهای فرازمین و فروزمین موثر بوده است. این گسل با گسلهای دیگری همچون گسل چاپدونی موازی است و مرز شرق کویر نمک را محدود میکند.
گسل کلمرد (Km)
قدرت این گسل در شرق ایران مرکزی و در بخش غربی سپر قدیمی کلمرد قرار دارد. این گسل به پرکامبرین بالایی میرسد، ولی در فاز کالدونین نیز فعال شده و روند آن که ابتدا شمالی- جنوبی بوده و به سمت شرق متمایل شده است. گسل کلمرد از نوع راستگرد و باعث تغییرات رخسارهای در مزوزوئیک شدهاست.
گسلهای شرق و جنوب شرقی ایران
گسل هریرود (H)
این گسل با روند شمالی- جنوبی مسیرهای رود هریرود (مرز ایران و افغانستان) و رود تجن را طی میکند و در نواحی ترکمنستان و کوههای اورال شوروی نیز عملکرد خوبی داشته است. جنبش آن چپگرد بوده و در طرفین آن سنگهای ژوراسیک و کرتاسه جابجا شده است. این گسل بخش غربی بلوک هلمند را محدود کرده است و از مغرب دشت زابل گذشته و به زاهدان میرسد. طول قسمتی از گسل هریرود که در ایران قابل تشخیص میباشد 825 کیلومتر است. این گسل در فاز کاتانگایی فعال شده و در فازهای بعد نیز فعالیت آن تداوم داشته است.
گسل نهبندان (Nb)
گسلی است با روند شمالی-جنوبی که حد شرقی بلوک لوت را محدود میکند. طول آن حدود 750 کیلومتر است و در بخش جنوب به سمت شرق متمایل شدهاست و بالاخره به طرف مرز ایران و پاکستان ادامه مییابد که نبوی دلیل آن را ترکیب این گسل از سه گسل مجزا میداند. اولین جنبش گسل نهبندان را به پرکامبرین نسبت میدهند که در فازهای دیگر نیز تداوم داشته است. سنگهای دو طرف آن کرتاسه بالایی ایوسن است، ولی اطراف ده سلم سنگهای دگرگونی پالئوزوئیک را جابجا کرده است.
گسل نایبند (N)
این گسل نیز روند شمالی-جنوبی دارد و طول آن از ناحیه بشرویه تا بم 600 کیلومتر است. این گسل حد غربی بلوک لوت را محدود میکند و بویژه در تشکیل حوضه رسوبی طبس و پیدایش کوههای مشتری نقش مهمی داشته است. گسل نایبند قدیمیترین بیرونزدگیهای منطقه را که به دوره دونین تعلق دارد جابجا کردهاست به همین جهت احتمال داده میشود که سن آن به قبل از دونین و حتی به پرکامبرین برسد.
گسل بشاگرد (B)
گسل بشاگرد در کوههای بشاگرد جنوب جازموریان از قصر قند میگذرد و با روند شرقی-غربی به طرف مرز ایران و پاکستان ادامه مییابد. در امتداد این گسل و گسلهای کوچکتر ناحیه رخنمونهای آمیزه رنگین مشاهده میشود. این گسل احتمالا دنباله گسل زاگرس بوده که گسل میناب با روند شمالی-جنوبی خود آن را از گسل زاگرس جدا و جابجا کرده است.
گسلهای زاگرس
گسل زاگرس (Z)
گسلی است که در بخش شمالی شرقی زاگرس با روند شمال غربی-جنوب شرقی و شیب تندگاه بطور عمودی مشخص میشود و بصورت گسل معکوس عمل کرده است. این گسل بویژه در نواحی لرستان تا مریوان ادامه دارد و پس از ورود به عراق دوباره بطرف ایران برگشته است و به سردشت میرسد (نبوی 1355) . دنباله این گسل در امتداد جنوبی غربی از نواحی فارس میگذرد. بطوری که طول کلی آن حدود 1350 کیلومتر است.در نواحی فارس ، گسل زاگرس دارای شیب کمتری است و اغلب بصورت روراندگی مشاهده میشود. جنبش آن راستگرد بوده و رسوبات تبخیری کامبرین پیشین را که عملا باید در حوضه تبخیری قطر - کازرون تشکیل شده باشند در 200 تا 300 کیلومتری دورتر (در زردکوه) قرار داده است. مجموعه آمیزههای امینولیت و رادیولاریتهای زاگرس در نواحی کرمانشاه و در نواحی نیریز فارس در امتداد این گسل تراستی قرار دارد. زمان جنبش اولیه گسل زاگرس را به پرکامبرین نسبت میدهند که در دورههای بعد نیز جنبش آن ادامه داشته است.
گسل کازرون (Kz)
طول این گسل حدود 500 کیلومتر است و روند تقریبی شمالی- جنوبی دارد و از نوع گسلهای راستگرد است. این گسل باعث جابجایی منطقه زاگرس و سکوی عربستان شدهاست. بنابراین مرز سکوی عربی با زاگرس ایران را مشخص میکند. زمان جنبش آن را به پرکامبرین نسبت میدهند، ولی در کوارتز دوباره جنبش آن شروع و زلزلههای قر - کازرون نمایانگر جنبش عهد حاضر آن است.
گسل میناب (M)
نام قبلی این گسل زندان بوده است و آن را راستگرد میدانستند ولی جنبشهای اخیر آن و جابجاییهای رسوبات پادگانههای آبرفتی ساحلی سوئد جنبشهای چپگرد این گسل است. این گسل در بخش شمالی توسط گسل زاگرس قطع شده است ولی ادامه آن در طرفهای دیگر گسل بشاگرد و زاگرس ملاحظه میشود.به نظر میآید که گسل میناب ادامه گسل نایبند باشد و جنبش آن نیز میتواند مشابه گسل نایبند باشد. روند این گسل شمالی-جنوبی است و از طرف جنوب وارد عمان میشود. این گسل از نظر اینکه در جهت و روند زمین ساختی مهم اورال-عمان و ماداگاسکار قرار دارد حائز اهمیت است.
منبع :
پایگاه ملی داده های علوم زمین کشور
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-
http://geomaps.wr.usgs.gov/sfgeo/quaternary/stories/what_fault.html
http://www.gsi.ir/IranGeology/Page_03/Lang_fa